«ما دیگر نمیتوانیم تحمل کنیم. چرا هیچ کس به ما کمک نمیکند؟ ما هم مادر، خواهر و برادر داریم. ما هم درست مثل شما انسان هستیم.»
خالد، مدایا
در تمام مسیرهای کلیدی و در بیرون شهر ایستهای بازرسی برپا و تکتیراندازها مستقر شده بودند. هیچگونه مواد غذایی و دارویی اجازه ورود به شهر پیدا نمیکرد. برق و آب شهر قطع شده بود. هر کسی که سعی میکرد وارد شهر شود و یا آن را ترک کند با شلیک گلوله به قتل میرسید.
به این ترتیب یکی از ابعاد پنهان و قساوتبار جنگ سوریه آغاز شد؛ سیاستِ جدید بشار اسد: «تسلیم شو یا از گرسنگی بمیر». محاصره. یک سال پیش همین خیابانها پر بود از صدها هزارنفر مردم مسالمتجویی که بعد از سالها دیکتاتوری، آزادی و کرامت انسانیشان را طلب میکردند. حالا با محاصرهای قرون وسطایی روبرو بودند که توسط همان حکومت به آنها تحمیل شده بود.
امروز یک میلیون نفر تحت محاصرهاند در حالی که چندین تُن کمکهای بینالمللی هنوز به دست آنها نرسیده و اغلب در فاصله چند دقیقهای از شهر مورد محاصره متوقف شده. شهروندان غیرنظامی این مناطق که هیج نقشی در جنگ ندارند، از روی ناچاری به خوردن برگ درختان، حشرات و حتی گربهها روی آوردهاند. برخی که پول کافی دارند، گاهی موفق میشوند از قاچاقچیها و به چندین هزار برابر قیمت واقعی غذا بخرند. صدها نفر تاکنون از گرسنگی جان دادهاند در حالی که چندین هزار نفر دیگر نیز به دلیل امراض مربوط به سو تغذیه رو به مرگند.
این انسانها به سادگی جان میدهند تنها به این دلیل که حکومت اسد دسترسی به مناطق تحت محاصره را برای کامیونها و هواپیماهای حامل کمکهای سازمان ملل ممنوع کرده، درحالی که تاکنون چندین بار شورای امنیت سازمان ملل مجوز ورود به این مناطق را صادر کرده است. همزمان حکومت اسد میلیاردها دلار از کمکهای ارسالی سازمان ملل را صرف سیر کردن مردم در مناطق تحت کنترل خود میکند.
محاصره را بشکن. سکوت را بشکن.
«اینجا بیشتر روزها، روزِ کشتارند»
نظیر، دوما
درست در ساعت شلوغی، اولین موشک از یکی از جنگندههای حکومت شلیک شد و به توده مردمی که مشغول خرید بودند خورد.
چند نفر در دم کشته شدند و جنازههایشان لابلای دکههای ویران شده و مواد غذایی بازار افتاد. همزمان با جمع شدن گروههای امداد برای نجات زخمیها، موشکهای بعدی هم فرود آمدند. «ضربه دوگانه»؛ مدلی که هدفش کشتن تعداد هرچه بیشتری از مردم بیگناه است.
وقتی این بمبها از آسمان میبارند، داوطلبان «کلاه سفید» تنها کسانی هستند که به سرعت خودشان را میرسانند. آنها برای نجات زندگی به دل آوار میزنند - در سرتاسر سوریه آنها تاکنون بیش از ۴۰ هزار نفر را از مرگ نجات دادهاند. در بحبوحه کشتار روزانه و محاصره، کلاه سفیدها گاهی تنها امید نجات هستند.
حملات هوایی حکومت اسد، اصلیترین و مهمترین دلیل بالا رفتن قربانیان از میان مردم غیرنظامیِ ساکن مناطق تحت درگیریست. روسیه، همپیمان بیمحابای بشار اسد نیز اکنون فعالانه در این بمبارانهای هوایی مشارکت میکند؛ بمبارانهایی که نه تنها بازارها، بلکه مدارس و بیمارستانها را نیز هدف قرار میدهد. شدت حملات در مناطق تحت محاصره بسیار بیشتر است زیرا مردم نمیتوانند شهر را ترک کنند - در نتیجه راهی برای فرار نیست. میزان تجهیزات و تعداد پرسنل پزشکی برای نجات زخمیها به طرز وحشتناکی محدود است.
مانند بسیاری دیگر از کشتارهای رخ داده در سوریه، دنیا چشمش را بر بمباران بازار دوما در روز ۱۶ آگوست نیز بست؛ هرچند تعداد کشتههای حادثه تا پایان روز به بیش از صد نفر رسید که بسیاری از آنها را هم کودکان تشکیل میدادند. درست در همین منطقه بود که دو سال پیشتر بدترین حمله شیمیایی قرن حاضر رخ داد و گاز ممنوعه سارین، جان صدها نفر را گرفت.
جامعه جهانی این توانایی را دارد که این حملات هوایی را متوقف کند اما نخستین قدم در این راه این است که با صدای بلند در مورد آنها سخن بگوییم. سکوت را بشکن. محاصره را بشکن.
«هرکسی که چیزی میبخشد قهرمان است. همه آدمهای کوچه و خیابان قهرمانند. هرکسی هرچه در توان دارد به دیگران کمک میکند».
الیاس، دوما
اینها قهرمانانی هستند که میتوانند دوز بعدی داروی دیالیز را برای شما فراهم کنند، از زیر آوار بیرونتان بکشند، به بچههایتان درس بدهند و راهی پیدا کنند که شاید روزی یک وعده غذا به دست شما برسد.
خلاقیت، انسان را زنده نگه میدارد. داروسازها حالا سعی میکنند خودشان دارو بسازند، دکترها ابزارهایی برای جراحی ابداع میکنند و از سر ناچاری زیر نور موبایل بیماران را عمل میکنند. مهندسها با استفاده از انرژی مکانیکی دوچرخه موبایلها را شارژ میکنند؛ برخی دیگر هم با آب کردن پلاستیک از آن نوعی سوخت تهیه میکنند.
زیر پوست این مقاومت، عشق و همبستگی عمیق تمام کسانی که در محاصره رنج میکشند را به هم متصل میکند. روایتهای بیشماری وجود دارد از سخاوت کسانی که با آنکه هیچ ندارند، بازهم به دیگران میبخشند.
در عمیقترین و تاریکترین گوشههای محاصره، انسانیت روشنتر از همیشه میدرخشد.
ما باید برای همبستگی با این قهرمانان برخیزیم و داستان آنها را برای جهان روایت کنیم.
سکوت را بشکن. محاصره را بشکن.
«داعش و حکومت هر دو ما را محاصره کردهاند و از این محاصره سود اقتصادی میبرند»
کریم، از دیرالزور
از میان ۵۲ منطقه تحت محاصره در کشور، ۴۹ تا از آنها تحت محاصره حکومت اسد، دو مورد در محاصره شورشیان و یکی از آنها همزمان در محاصره داعش و حکومت هستند.
یکی از بزرگترین مناطق محاصره شده، در شرق شهر دیرالزور و دارای ۲۰۰ هزار سکنه غیرنظامیست. این منطقه تحت محاصره و فشار شدید داعش است اما همزمان حکومت اسد که کنترل شهر را برعهده دارد اجازه ارسال کمک به مردم این منطقه را نمیدهد. حکومت اسد درخواست سازمان ملل برای تحویل کمکهای انساندوستانه به دیزالزور را رد کردهاست در حالی که خود روزانه چند بار از طریق هواپیما برای نیروهای نظامی خود در شهرِ تحت محاصره مهمات و آذوقه میفرستند. به این ترتیب مردم غیرنظامی دیرالزور از دو سو توسط حکومت و داعش به محاصره در آمدهاند.
آمارها نجومی هستند:۹۹ درصد مردم تحت محاصره در شهرهای مختلف سوریه از گرسنگی در آستانه مرگند اما حکومت اجازه ارسال کمک به آنها را نمیدهد.
سکوت را بشکن. محاصره را بشکن.
این مجوزیست که سازمان ملل در واقع به آن نیازی ندارد، زیرا قطعنامههای ۲۱۶۵، ۲۱۹۱ و ۱۱۵۸ شورای امنیت سازمان ملل علیرغم مخالفت حکومت سوریه مجوز تحویل کمکهای انساندوستانه را صادر کردهاند. همچنان که مردم از گرسنگی جان میدهند، موانع اداری غیرلازم جلوی دسترسی آنها به محمولههای کمکی که اغلب در فاصله تنها چند دقیقه از شهر انبار شده را گرفته است. سازمان ملل باید به وظیفه خود عمل کند و محمولههای کمک را به داخل شهر بفرستد. اگر نگرانیهای امنیتی در این مسیر وجود دارد، باید بلافاصله به شورای امنیت گزارش داده شود تا تصمیمات لازم برای حفظ امنیت اخذ شود.
سازمان ملل بعلاوه به صورتی سازمانیافته در انتشار گزارشهای مربوط به شهرهای تحت محاصره کمکاری میکند و به این ترتیب در این سکوت خبری سهیم است.
آمارهای سازمان ملل در مورد مناطق تحت محاصره چندان شفاف نیست و نام بعضی از مناطق تحت محاصره حتی در لیست سازمان ملل نیامده است. شهر مدایا که اخیرا شهروندان گرسنه و در آستانه مرگ آن به تیتر صفحه نخست رسانهها راه پیدا کردند از نظر سازمان ملل شهر تحت محاصره به شمار نمیآید.
خیلی از مردم سوریه، سازمان ملل را نیز درمحاصره و گرسنگی تحمیل شده توسط بشار اسد به خود مقصر و دخیل به حساب میآورند.
نزدیکی اعضای ارشد سازمان ملل در دمشق به حکومت اسد یکی از اصلیترین نگرانیهاست؛ بسیاری دیگر میگویند کارکنان سازمان ملل در پایتخت سوریه از ترس باطل شدن ویزاهایشان فشار چندانی به حکومت اسد نمیآورند.
موافقت دفتر سازمان ملل در دمشق با درخواست دقیقهی نودی حکومت اسد در دسامبر ۲۰۱۵ و به دنبال آن حذف کلمه «محاصره» و «محاصره شده» از سند جذب بودجه سازمان ملل در ۲۰۱۶ ، «برنامه واکنش انساندوستانه»، این تردیدها را تنها تقویت کرده است.
افراد زیادی از میان پرسنل محلی و غیر سوری سازمان ملل بر این باورند که این سازمان باید در مقابل حکومت اسد سیاستهای محکمتری در پیش بگیرد. با این حال، آنها که بر صندلیهای ریاست این سازمان تکیه زدهاند هنوز از صدور مجوز تحویل این کمکهای ضروری سرباز میزنند.
اگر شما هم از کارکنان سازمان ملل هستید و مایلید اطلاعات خود را با ساماندهندگان این کمپین در میان بگذارید، لطفا به ما تماس بگیرید. سخنان شما به صورت محرمانه نزد ما باقی خواهد ماند.